جرم عقیم و جرم محال چیست
تعریف جرم:در اصطلاح حقوق جزا جرم به عمل یا ترک عملی گفته میشود که قانون را جرم شناخته و برای آن کیفری معین ساخته است.
جرم مطلق: بعضی از جرایم قطع نظر از نتیجهی زیان بار احتمالی آنها کامل بشمار میآید این جرایم را اصطلاحاً جرم مطلق مینامند. مانند: ساختن شبیه سکه های طلا یا پول رایج کشور که جرمی مطلق است.
جرم مقید: در برابر جرم مطلق جرم مقید قرار گرفته است.
مراحل پیدایش جرم: در حقوق جزای عرفی برای پیدایش جرم از چهار مرحله نام برده اند: از زمانی که مجرم نیت ارتکاب جرم رادر سر می پروراند تا وقتی که عنصر مادی جرم تحقق مییابد. مجرم چهار مرحله را پشت سر گذاشته است که این چهار مرحله عبارتند از:
۱) مرحله ی نیت و قصد ارتکاب جرم یا تصمیم گیری
۲) مرحله ی آماده کردن ابزار و وسایل برای ارتکاب جرم
۳) مرحله ی آغاز کردن وشروع به جرم
۴) مرحله ی اجرای کامل جرم و آن هنگامی است که عنصر مادی جرم تحقق خارجی پیدا کرده است. در موردمرحله ی چهارم هیچ بحثی وجود ندارد زیرا این در این مرحله وقوع جرم محرز صد در صد است و مجرم مستوجب مجازایت است که باری آن جرم مقرر گردیده است.
در مرحله ی اول (قصد ارتکاب جرم) چون سوء نیت و قصد مجرمانه تجلی خارجی پیدا نکرده و در خور کیفر نیست و در نتیجه مجازاتی ندارد زیرا همان گونه که گفته شد یکی از عناصر تشکیل دهنده ی جرم، عنصر مادی آن است که در مرحله تصمیم گیری و قصد ارتکاب بعلت نبودن آن جرم تحقق نیافته است این مطالب در همه ی مذاهب اسامی هست که، قصد ارتکاب جرم جرم نیست و این در صورتی است که در جوامع بشری تا این اواخر به این قاعده پای بند نبوده اند بطوریکه منتسکیو در کتاب روح القوانین خود میگوید.
کسی برای دیگری نقل می کند که در خواب دیده است که اقدام به کشتن دو سیراکوس کرده است و به جرم همین خواب وبر پایه ی این استدلال که اگر روز چنین فکری نکرده بود شب آن را خواب نمی دید و او را محکوم به مرگ کردند.
در مرحله ی دوم (تهدید ابزاراز جرم) تهیه ی ابزار و اعمال مقدماتی از این دست، اگر از نظر قوانین جزایی خود فی الذات جرمی نباشد بعنوان عمل مقدماتی صرف قابل مجازات نخواهد بود. مرحله ی سوم شروع به جرم است که بعلت عوامل خارجی به انجام نمیرسد. شروع جرم متناسب با جرمی که قصد انجام آن را داشته ولی به دلیل عوامل خارجی به طور کامل بوقوع نپیوسته است ؛ دارای مجازات میباشد.
برای اینکه شروع به جرم تحقق پیدا کندسه شرط باید وجود داشته باشد:
۱)مجرد قصد جرم یا حتی آماده ساختن ابزار جرم و انجام کارهای مقدماتی که هنوز با اصل جرم فاصله دارد شروع به جرم محسوب نمیشود و کیفر شروع به جرم را نخواهد داشت. مثلاً : مجرد قصد کشتن کسی را داشتن و حتی خریدن آلت قتاله برای این منظور و رفتن بسوی خانهی کسی که مقصود کشتن اوست به هیچ یک شروع به جرم گفته نمیشودودارای هیچ مجازاتی نمی باشد اما وقتی کسی به قصد کشتن با کسی گلاویز شود و به او حمله کند از دو حالت بیرون نیست: یا طرف را می کشد که در این صورت خود جرم وقوع پیدا کرده یا این نتیجه به دلیل وجود عاملی خراجی (مثلاً رسیدن پلیس)
۲) تحقق نیافتن خود جرم بدلیل عوامل خارجی باشد. مثلاً : پلیس سربر سر و او را از انجام جرم باز دارد و یا اینکه صاحب خانه بیدار شده و سارق را از بردن اموال مسروقه جلوگیری کند.
۳) تحقق نیافتن جرم معلول منصرف شدن خود او نباشد و ارادهی اومد خلیتی در انصراف اواز ارتکاب جرم نداشته باشد. اقدامات مجرمانه بی بهره (جرم محال – جرم عقیم) اقدامات مجرمانهی بی بهره اقدامیاست که فاعل برخلاف مورد شروع به جرم که در نیمهی راه متوقف میشود – راه را به پایان می رساند اما نتیجهای از عملیات عاید اونمی شود.
به عبارت دیگر بزهکار علیرغم پایان کلیه عملیات به موفقیت نهایی نمیرسد. نتیجه ی این امر وقوع جرایم عقیم و محال است که هر یک به بررسی کافی نیازمند است.
جرم محال برای اولین بار توسط فوئر باخ حقوقدان و فیلسوف آلمانی در سال ۱۸۰۷ میلادی مطرح و مورد توجه حقوقدانان قرار گرفت. جرم محال هنگامس است که فاعل با قصد ارتکاب جرم تمام کوشش خود را به کار برده و مسیر جرم را تا آخر پیموده ولی از مساعی خویش نتیجه ای بدست نیاورده است. عدم حصول نتیجه دلخواه برای مجرم در جرم عقیم دلایل مختلفی دارد که اصلی ترین این دلایل عبارت اند از:
۱) عدم امکان موضوع: مانند سارقی که دست در جیب تهی دیگری میکند یا شخصی که به قصد کشتن فردی خاص به سوی او تیراندازی می کند ولی غافل از اینکه فرد مذکور قبلاً بر اثر سکته مرده است.
۲) به علت عدم تکاپوی وسیلهی مورد نظر: مانند تجویز دارویی که به هیچ وجه اسقاط کننده ی جنین نمی باشد یا استفاده از اسلحه ای که فکر میکرده پر است در حالیکه اسلحه خالی و در آن تیری وجود نداشته است.
جرم عقیم
در ارتکاب جرم عقیم همانند جرم محال فاعل تمام کوشش خود را برای رسیدن به نتیجه بکار میگیرد اما بنا به عللی غیرقابل پیش بینی که خارج از ارادهی اوست؛ مثلاً عدم مهارت در تیراندازی که خارج از ارادهی فاعل است نتیجهی مورد نظر حاصل نمیشود. در جرم عقیم فعل انجام یافته تردیدی باقی نمیگذارد که فاعل تا آخرین لحظه بر قصد خود باقی بوده است و فقط نتیجه ی جرم به واسطه ی اوضاع و احوال مستقل از اراده ی فاعل بی حاصل مانده است.
شباهت و تفاوت های جرم محال و جرم عقیم با یکدیگر
شباهت بین جرم عقیم و محال در این است که تا آخرین لحظه انگیزهی مجرمانه وجود دارد و تفاوت آنها در امکان تحقق نتایج آن دو است در حالی که تحقق نتیجه در ارتکاب جرم عقیم همیشه ممکن است امکان اخذ نتیجه در جرم حال هیچ گاه ممکن نیست. به معنی بی حاصل و بی ثمر است. به معنی ناشدنی، بیهوده، بیاصل و دروغ است.
جرم عقیم و جرم محال (اقدامات مجرمانۀ بیبهره) اقدماتی است که فاعل بر خلاف مورد شروع به جرم که در نیمۀ راه متوقف میشود، مسیر مجرمانه را به طور کامل طی مینماید، اما نتیجهای از عملیات عاید او نمیشود و بزهکار علیرغم پایان کلیۀ عملیات، به موفقیت نهائی نمیرسد که نتیجۀ این امر وقوع جرائم عقیم و محال است. جرم عقیم وقتی است که مجرم به واسطۀ عدم مهارت یا بی کفایتی یا بی فکری خود یا یک علت اتفاقی غیرقابل پیش بینی نتیجهای از عمل خویش نمیگیرد.
در این مورد مقتضیاتی که به وجود آمدهاند مستقل از ارادۀ فاعل هستند. مثلاً بزهکار تیری به قصد کشتن دیگری رها کرده ولی تیر به دلیل عدم مهارت یا بی کفایتی یا علت اتفاقی غیر قابل پیش بینی به خطا رفته و به هدف اصابت نکرده است در اینجا فرد مجرم با وجود تهیۀ مقدمات و تیراندازی و انجام کلیۀ عملیات در مسیر مجرمانه تنوانسته به نتیجۀ نهائی که همان کشتن فرد منظور است، دست یابد به این عمل جرم عقیم گویند.
مجازات جرم حال و جرم عقیم
جرم محال یعنی جرمی که نتیجهی آن ممتنع است و فقط می توان با تحقق شروط شروع به جرم به موجب مقررات ماده ی ۴۱ قانون مجازات اسلامی به کیفر رساند. به بیان دیگر هر گاه کسی با قصد ارتکاب جرم، خواه ممکن و خواه غیر ممکن (خواه محال) شروع به اجرای آن نماید و در اثنای اجرا مانع خارجی او را از ادامهی عمل بازدارد؛ چنان چه اقدامات انجام گرفته جرم باشد به مجازات همان جرم محکوم خواهد شد: مانند کسی که به قصد ربودن اشیا زینتی و به تصور اینکه در صندوق نگهداری می شود و در اثنای شکستن قفل و باز کردن در صندوق دستگیر میشود. در این مثال چون باز کردن صندوق مستلزم شکستن مرز و تخریب آن بوده است فاعل به اتهام تخریب قابل تعقیب است. امادر رابطه با جرم عقیم مقررات صریح و دقیقی که بتواند به رفع ابهامات که موجب استنباط های مختلف از قوانین شده است کمک کند وجود ندارد. اصل قانونی بودن جرایم و مجازات ها و امتناع از تفسیر موسع قوانین کیفری مانع از آن است که بتوان مقررات مادهی ۴۱ را به این قبیل جرایم که بزهکار تمام ساعی خود را به کار برده ولی نتیجهای از تلاش خود حاصل نکرده است تسری دارد.
معنای عقیم و محال به معنی بی حاصل و بی ثمر است.
به معنی ناشدنی، بیهوده، بیاصل و دروغ است.جرم عقیم و جرم محال (اقدامات مجرمانۀ بیبهره) اقدماتی است که فاعل بر خلاف مورد شروع به جرم که در نیمۀ راه متوقف میشود، مسیر مجرمانه را به طور کامل طی مینماید، اما نتیجهای از عملیات عاید او نمیشود و بزهکار علیرغم پایان کلیۀ عملیات، به موفقیت نهائی نمیرسد که نتیجۀ این امر وقوع جرائم عقیم و محال است. جرم عقیم وقتی است که مجرم به واسطۀ عدم مهارت یا بی کفایتی یا بی فکری خود یا یک علت اتفاقی غیرقابل پیش بینی نتیجهای از عمل خویش نمیگیرد. در این مورد مقتضیاتی که به وجود آمدهاند مستقل از ارادۀ فاعل هستند. مثلاً بزهکار تیری به قصد کشتن دیگری رها کرده ولی تیر به دلیل عدم مهارت یا بی کفایتی یا علت اتفاقی غیر قابل پیش بینی به خطا رفته و به هدف اصابت نکرده است در اینجا فرد مجرم با وجود تهیۀ مقدمات و تیراندازی و انجام کلیۀ عملیات در مسیر مجرمانه تنوانسته به نتیجۀ نهائی که همان کشتن فرد منظور است، دست یابد به این عمل جرم عقیم گویند.
تفاوت جرم عقیم با شروع به جرم
در جرم عقیم مسیر مجرمانه تا انتها طی میشود و میتوان قصد مجرمانه را به طور روشن احراز کرد در حالیکه در شروع به جرم در یقینی بودن قصد مجرمانه تردید وجود دارد.
شرایط تحقق جرم عقیم ۱
– ارادۀ ارتکاب جرم بدین معنی که مرتکب جرم عقیم باید به میل و ارادۀ خود عمل مجرمانهای که طبق قانون جرم است به انجام برساند.
۲– اتمام عملیات اجرائی جرم یعنی باید قصد مجرمانه داشت با اتمام رساندن کلیۀ عملیات اجرائی جرم، آشکار گردد هر چند بنا به عللی موفقیتی بدست نمی آورد.
۳– بی نتیجه ماندن عملیت اجرائی جرم یعنی فعل جرم به هدف نهائیش که معمولاً از وقوع جرم حاصل میگردد نمیرسد و اعمال مجرمانهاش بی نتیجه بماند.جرم محال جرمی است که مرتکب یا هر شخص دیگری نتواند در شرایطی که وجود دارد آنرا انجام دهد.در جرم محال گاهی انجام جرم موضوعاً منتفی است مانند سعی در کشتن کسی که قبلاً مرده است. یا سعی در سقط جنین زنی که اصلاً حامله نبوده است. و گاهی وسایلی که برای ارتکاب جرم به کار میرود ممکن است طور باشد که انجام آن ذاتاً غیرممکن باشد. در جرم محال مانند شروع به جرم مرتکب فعالیت خود را انجام میدهد اما شرائطی که در جرم محال وجود دارد و مانع تحقق جرم میشود بر خلاف شروع در جرم، شرایطی ذاتی است که در لحظۀ شروع به جرم نیز وجود دارد و عارضی نمیباشد مثل اینکه مرتکب مالی را برباید که متعلق به خود اوست.
تفاوت و تشابه جرم عقیم و جرم محال تفاوت اصلی جرم عقیم و جرم محال در آنست که در جرم محال امکان تحقق نتیجه فراهم نیست اما در جرم عقیم چنینی امکانی وجود دارد.ولی هر دو از آن جهت که جرم منظور واقع نشده شبیه به شروع به جرم هستند. در جرم عقیم مسیر مجرمانه تا انتها طی میشود و میتوان قصد مجرمانه را به طور روشن احراز کرد در حالیکه در شروع به جرم در یقینی بودن قصد مجرمانه تردید وجود دارد.
انواع جرم محال جرم محال مطلق ناشی از موضوع در صورتی است که موضوع اصلاً وجود نداشته و یا موضوع جرم دارای وصف لازم برای تحقق جرم نبوده است مانند تیراندازی به کسی که قبلاً مرده است.
جرم محال نسبی ناشی از موضوع در صورتی که موضوع جرم واقعاً میتوانست وجود داشته باشد ولی در لحظۀ ارتکاب به طور اتفاقی مفقود بوده است مثل تیراندازی از محل غائب باشد یا سارقی که به قصد جیب بری دست در جیب کسی میکند ولی اتفاقاً جیب خالی است.
جرم محال مطلق ناشی از وسائل کار در شرایطی است که وسیلهای را که عامل برای اجرای قصد خود به کار میبرد اساساً معد برای آن نباشد مانند هدف گیری با تفنگ خالی یا خورانیدن داروی شفابخش به قصد سم دادن و سلب حیات دیگری.
جرم محال نسبی ناشی از وسائل کار در موقعیتی است که وسیلۀ کار برای ارتکاب جرم آماده است ولی به واسطۀ اتفاق خارجی فقد اثر شود مانند اینکه کسی هدف گلوله قرار گرفته از تیررس تیر انداز خارج شود.
شرایط تحقق جرم محال ۱-ارادۀ ارتکاب جرم ۲-اتمام عملیات اجرائی جرم که این مرحله در جرم محال با جرم عقیم تفاوت دارد، زیرا در جرم عقیم احتمال تحقق نتیجۀ مرجمانه وجود دارد. ولی در جرم محال اصولاً نتیجۀ مجرمانه غیرممکن بوده ولی فاعل جرم از آن بی اطلاع است. ۳– غیرممکن بودن حصول نتیجۀ مجرمانه مهمترین شرط تحقق جرم محال این است که علیرغم وجود قصد مجرمانه و طی کلیۀ مراحل ارتکاب جرم از ناحیۀ فاعل آن به علت فقدان موضوع یا عیب و نقص وسیلۀ ارتکاب، حصول نتیجۀ مجرمانه و غیرممکن باشد.
مجازات جرم عقیم و محال در قانون مجازات اسلامی جرم عقیم و جرم محال پیش بینی نشده است مادۀ ۴۱ قانون مذکور در مورد شروع به جرم است. باتوجه به این ماده مجازات جرم عقیم و محال در حدی متصور است که مقدار عملیات انجام شده، همانند شروع به جرم، جرم باشدجرم عقیم و محال از این جهت که جرم منظور واقع نشده شبیه به شروع به جرم است بنابراین در محدودۀ مادۀ ۴۱ ق . م . ا چنانچه اقدامات انجام گرفته جرم باشد، عامل محکوم به مجازات همان جرم میگردد. مع هذا مفاد مادۀ ۶۱۳ قانون مجازات اسلامی که ز مصادیق شروع به جرم قتل عمدی است به جرم عقیم قابل تعمیم است و لذا مرتکب جرم عقیم در قتل عمدی مستوجب ۶ ماه تا ۳ سال حبس است.
مسؤولیت مدنی جرائم عقیم و محال با توجه به اینکه ممکن است از جرم عقیم ومحال خسارتی به مجنی علیه وارد شود، هر چند جرمی انجام نشده است اما چون تقصیر وجود دارد، میتوان طبق قانون مسؤولیت مدنی از باب جبران خسارت و از باب تسبیب علیه متهم طرح دعوی ومطالبۀ خسارت نمود.
شرائط تحقق جرم عقیم
۱– ارادۀ ارتکاب جرم بدین معنی که مرتکب جرم عقیم باید به میل و ارادۀ خود عمل مجرمانهای که طبق قانون جرم است به انجام برساند.
۲– اتمام عملیات اجرائی جرم یعنی باید قصد مجرمانه داشت با اتمام رساندن کلیۀ عملیات اجرائی جرم، آشکار گردد هر چند بنا به عللی موفقیتی بدست نمی آورد. ۳- بی نتیجه ماندن عملیت اجرائی جرم یعنی فعل جرم به هدف نهائیش که معمولاً از وقوع جرم حاصل میگردد نمیرسد و اعمال مجرمانهاش بی نتیجه بماند. جرم محال جرمی است که مرتکب یا هر شخص دیگری نتواند در شرایطی که وجود دارد آنرا انجام دهد. در جرم محال گاهی انجام جرم موضوعاً منتفی است مانند سعی در کشتن کسی که قبلاً مرده است. یا سعی در سقط جنین زنی که اصلاً حامله نبوده است. و گاهی وسایلی که برای ارتکاب جرم به کار میرود ممکن است طور باشد که انجام آن ذاتاً غیرممکن باشد.در جرم محال مانند شروع به جرم مرتکب فعالیت خود را انجام میدهد اما شرائطی که در جرم محال وجود دارد و مانع تحقق جرم میشود بر خلاف شروع در جرم، شرایطی ذاتی است که در لحظۀ شروع به جرم نیز وجود دارد و عارضی نمیباشد مثل اینکه مرتکب مالی را برباید که متعلق به خود اوست.
آیا می دانید جرم محال و جرم عقیم از نظر علم حقوق چیست؟
یکی از موضوعات بسیار دقیق و حساس حقوق جزا پیش بینی مقررات برای جرم محال است ولی لازمۀ تعیین این مقررات آنست که جرم محال قبلاً تعریف شود و سپس بررسی شود که آیا چنین عملی قابل مجازت می باشد یا خیر؟برای چنین تصوری بر ذکر دو مثال اکتفا می شود. فرض کنیم کسی برای از بین بردن دشمن خود در رختخواب خوابیده است او را در رختخواب هدف گلوله قرار دهد.ولی پس از بررسی های دقیق و معاینات پزشکی معلوم شود که این شخص قبل از تیراندازی سکته نموده و یا مسموم شده است.پس در اینجا مشاهده می شود که مرتکب به کسی تیراندازی نموده که قبلاً به شرحی که گفته شد،مرده است.فرض دیگر این که زنی به تصور آن که آبستن است با طبیبی قرار سقط جنین می گذارد و طبیب هم برای او ادویه مخصوص سقط جنین تجویز می نماید و زن هم آن را مورد استفاده قرار می دهد،در اینجا هم ملاحظه می شود که طبیب اقدام به سقط جنین زنی نموده که هرگز آبستن نبوده است. دو مثال فوق نمایانگر و نشان دهنده جرائمی هستند که تحقق آنها عملاً و عقلاً امکان پذیر نمی باشد و در نتیجه می توان گفت جرم محال جرمی است که تصور وتحقق آن در عالم خارج امکان پذیر نباشد.به عبارتی دیگر جرم محال جرمی است که همه خصوصیات و ویژگی های یک جرم واقعی را دارد،به جز این که به علت وجود حالت و خصوصیتی در کسی یا چیزی که هدف جرم قرار گرفته است ارتکاب جرم غیرممکن می شود.فلذا مشاهده می شود که در جرم محال عمل مجرمانه تحقّق خارجی نیافته و هیچ سمتی برکسی وارد نشده است.اما چیزی که قابل انکار نیست این است که مرتکب با خبث و سوءنیت قصد ارتکاب عمل مجرمانه را داشته،ولی به علل که گفته شد هدف او تحقق نیافته و نتیجه عمل خصمانه او عقیم مانده است.عده ای از دانشمندان و علمای حقوق جرم محال را جرم عقیم و یا شروع به جرم دانسته و معتقدند که می توان همان مقررات را در این مورد اعمال نمود،اما به نظر می رسد که بین آنها تفاوتهایی موجود باشد. در شروع به جرم عملیات و اقدامات مجرم قبل از حصول نتیجه و به هنگام شروع به عملیات اجرایی به مناسبت اقداماتی که خارج از اراده متهم بوده متوقف گردیده است.یعنی فرصت اجرای مقاصد مجرمانه خود را بدست نیاورده،گرچه حصول این نتیجه هم از نقطه نظر حقوقی و هم عملاً و عقلاً امکان پذیر بوده است،ولی به عللی که خارج از قدرت وی بوده به نتیجه مورد نظر خود نرسیده است.به طور مثال طبیبی که قصد سقط جنین زنی را نموده و تمام وسایل و مقدمات کار را هم فراهم کرده و درست در همان لحظه شروع دستگیر می شود.این حالت را شروع به جرم می گویند.
ماده۴۱ قانون مجازات عمومی در مورد شروع به جرم می گوید:
«هرکس قصد ارتکاب جرمی کند و شروع به اجرای آن نماید لکن جرم منظور واقع نشود،چنانچه اقدامات انجام شده جرم باشد،محکوم به مجازات همان جرم می شود»اما در همین مثال فرض می کنیم طبیب اقدامات اجرایی را انجام می دهد و داروهای ضروری را هم تجویز می کند،ولی بعداً معلوم می شود که این ادویۀ اعمال شده قدرت سقط جنین را نداشته و بالنتیجه سقط جنین عملی نشده و سقط تحقق پیدا نکرده است.در این فرض از نظر حقوقی و علمی و منطقی و عقلی امکان سقط جنین وجود داشته،ولی بر اثر مؤثر نبودن ادویه استعمال شده نتیجه مورد نظر حاصل نگردیده است.این اقدامات را که به نتیجه نرسیده و ناکام مانده است جرم عقیم می گویند.در حقوق اسلامی اصطلاح جرم محال تحت عنوان خاصی مطرح نشده،ولی حقوقدانان اسلامی از آن به عنوان«جرم تجرّی»که به معنای جرأت و بی پروایی و عصیان و بی اعتنایی در برابر قانون است یاد کرده اند و جرم تجرّی در حقوق اسلامی آن چنان همه جانبه شده که جرم محال را هم دربر می گیرد و می توان یکی از مصادیق آن به شمار آورد. در مثال فوق باز فرض می کنیم ادویه استعمال شده بتواند نتیجه مورد نظر را فراهم نماید.پس موضوع سقط جنین از نظر واقعی و منطقی امکان پذیر نبوده است.به همین علت هم آن را جرم محال نامیده اند.در این گونه موارد می توان اذعان کرد که به علت نبودن تعریف قانونی و فقدان عنوانی به نام جرم محال و عقیم در قانون خاصّه آن که تفسیر قوانین خزایی به طور موسّع آن هم به ضرر متهم جایز نمی باشد،می توان نتیجه گرفت که عدم امکان حکمی قابل تعقیب نیست،کما اینکه تیراندازی به مرده به تصور آن که این شخص زنده است و یا تجویز ادویه به زنی که اصولاً آبستن نیست به نظر نمی تواند مشمول عناوین قانونی قتل و یا سقط جنین گردد و به عقیده اینجانب در این گونه موارد به علت کامل نبودن تعریف قانونی،موضوع فاقد عنوان قانونی جرم خواهد بود. جرم عقیم هم مانند جرم محال حاکی از سوءنیت و بدسرشتی و تبهکاری مرتکب آن است اما به عللی که از ارادۀ مرتکب خارج است قصد و هدف او معلّق می ماند و جرم واقع نمی شود. در پایان به طور اختصار جرم محال و جرم عقیم را تعریف تا مبحث و مطلبی دیگر،همگی را بدست خداوند منّان می سپارم.در جرم محال،هرگاه بر اثر وضع خاص مجنی علیه و یا وسایل ارتکاب جرم،تحقق جرم ذاتاً محال باشد،هرچند که مجرم تمام کوشش خود را بکار برد،آن جرم را جرم محال می نامند.مثل خالی کردن تیر به مرده و نشانه گرفتن تفنگ خالی به طرف کسی به گمان این که تفنگ پر می باشد.
و اما جرم عقیم جرمی است با مشخصات ذیل:
۱– مجرم همه کارهای خود رابرای گرفتن نتیجه انجام داده باشد.
۲- تحقق جرم،محال نبوده است،ولی معهذا مجرم توفیق به هدف خود نیافته و نتیجه اقدامات عقیم مانده است.مثل این که کسی را به دریا اندازند و او شنا نداند و شخص ثالثی او را نجات دهد. نتیجتاً این که جرم محال و جرم عقیم با شروع جرم تفاوت دارد و همانطوری که گفته شد،مطابق با ماده ۴۱ قانون مجازات اسلامی شروع به جرم تعریف شده و برای آن مجازات معین گردیده است،ولی از جرم محال و عقیم در قانون تعریفی نشده و مجازاتی برای مرتکب پیش بینی نگردیده است و به همین لحاظ هم عده ای از حقوقدانان قواعد و مقررات شروع به جرم و مجازات آن را مورد جرائم فوق الذکر لازم الاجرا ندانسته اند.