توضیحات
وقف در فقه
کتاب وقف ـ لمعه الدمشقیه
تعریف وقف :
وقف عبارت است از محبوس نمودن اصل و آزاد گذاردن منفعت آن .
وقف در فقه
الفاظ صیغه در وقف
لفظ صریح در وقف عبارت است از : وقفت ( وقف نمودم ) .
و اما الفاظ : حبست (حبس کردم ) ، سبلت ( در راه خدا قرار دادم ) ،
حرمت ( تصرف در اصل را ممنوع کردم ) و تصدقت (صدقه قرار دادم ) .
تمام نیاز به قرینه داشته و بدون آن بر وقف دلالت ندارند .
وقف در فقه
احکام وقف :
الف : لزوم وقف منوط است به این که با اجازه واقف آن را قبض کنند .
بنا براین ، اگر پیش از قبض واقف فوت کند وقف باطل می شود .
ب : اگر حیوانی را وقف کنند شیر و پشمی که در وقت عـقد موجود هستند نیز در وقف داخلند مشروط به این که آن دو را استثناء نکرده باشند .
ج : وقتی وقف به طور تمام در خارج واقع شد رجوع در آن جائز نیست .
د : شرائط وقف
صحت وقف مشروط به شرائطی است که ذیلا بیان می شوند :
۱ – تنجیز
۲- دوام
۳ – اقباض ( مال موقوفه را واقف به قبض موقوف علیهم بدهد ) .
۴ – واقف مال موقوفه را از ملک خود خارج کند
شرائط مال موقوفه :
مال موقوفه باید دارای شرائطی به شرح ذیل باشد :
۱- آن که عین باشد .
۲ – باید مملوک باشد .
۳- عینی باشد که بعد از انتفاع باقی بماند و به عبارت دیگر :
استفاده از آن موقوف به زوال عین نباشد .
۴- قبض دادنش به موقوف علیهم ممکن باشد .
فرع :
اگر واقف مالی را که ملکش نیست وقف کرد لزوم آن وابسته به اجازه مالکش می باشد .
فرع :
مالی که مشاع بوده و هنوز تفکیک نشده وقفش جائز و مشروع است همان طوری که مال تقسیم شده را می توان وقف نمود .
شرط در واقف :
شرط در واقف آن است که باید کامل باشد .
اجازه مالکش می باشد .